آموزش به تنهایی کافی نیست🚫

آموزش تنها کافی نیست؛
چرا تفریح هم بخشی از یادگیری است؟
وقتی از بیرون به مدرسهی راهینو نگاه میکنیم، شاید در نگاه اول فقط کلاسها، کارگاهها و جلسات آموزشی دیده بشن. اما واقعیت اینه که یادگیری واقعی برای ما نوجوانها، فقط توی نشستن سر کلاس و گوش دادن خلاصه نمیشه.
ما توی سنی هستیم که نهفقط دنبال فهمیدن مفاهیم درسی، بلکه بهدنبال کشف خودمون و دنیای اطرافمون هم هستیم. توی راهینو، چیزی که تجربه میکنیم ترکیبیه از آموزش، تعامل، تفریح، و مسئولیتپذیری. و دقیقاً همین ترکیب، باعث میشه یادگیری برامون عمیقتر و موندگارتر باشه.
تفریحهای ما فقط برای سرگرمی نیستن. وقتی توی اردوها، بازیهای گروهی یا پروژههای هنری شرکت میکنیم، درواقع داریم تمرین میکنیم که چطور با دیگران همکاری کنیم، چطور تصمیم بگیریم، مسئولیت بپذیریم و حتی گاهی شکست رو هم تجربه کنیم. این مهارتها چیزی نیست که فقط با کتاب خوندن بهدست بیاد.
مثلاً توی اردوهای راهینو، از ورزش و بازی گرفته تا تئاتر و فعالیتهای فرهنگی، ما هم لذت میبریم و هم یاد میگیریم. حتی سادهترین بازیها هم برامون فرصتی میشن برای تقویت هوش اجتماعی، حل مسئله، و شناخت بهتر از خودمون. وقتی با هم کار میکنیم، در واقع داریم تمرین زندگی میکنیم؛ چیزی که بهزودی در دنیای واقعی باهاش روبهرو خواهیم شد.
یکی از چیزهایی که برام خیلی جالبه اینه که توی راهینو ما خودمون اجراکنندهی بخش زیادی از فعالیتها هستیم؛ از طراحی پروژههای فیلمسازی گرفته تا برگزاری هیئتها و ساخت دکور. این یعنی ما نهتنها یاد میگیریم، بلکه مسئولیتپذیری، رهبری وم اعتماد به نفس هم در ما رشد میکنه.
برای ما نوجوانها، آموزش وقتی واقعی میشه که با زندگی ترکیب بشه؛ با تجربه، با خطا، با تعامل و حتی با تفریح. یادگیری در فضای خشک و بدون هیجان، برای نسل ما دیگه جواب نمیده. ما نیاز داریم که انگیزه داشته باشیم، حرکت کنیم و گاهی هم بخندیم.
تفریح اگر درست و هدفمند طراحی بشه، نهتنها لطمهای به آموزش نمیزنه، بلکه اون رو قویتر، عمیقتر و ماندگارتر میکنه. ما توی راهینو، داریم این مدل یادگیری رو زندگی میکنیم؛ مدلی که آیندهسازتره، چون ما رو برای زندگی واقعی آماده میکنه، نه فقط امتحانهای مدرسه.
پایانبندی:
یه جملهی خیلی معروف از یه دانشمند به اسم «جان دیویی» هست که میگه: «یادگیری واقعی فقط وقتی اتفاق میافته که با تجربه همراه باشه.» این یعنی اگه فقط پشت میز بشینیم و درس بخونیم، شاید خیلی چیزا یاد نگیریم؛ ولی وقتی خودمون وارد عمل میشیم، تجربه میکنیم، اشتباه میکنیم، با بقیه همکاری میکنیم، اونوقته که واقعاً میفهمیم چی یاد گرفتیم.
توی راهینو هم دقیقاً همین اتفاق میافته. ما اینجا فقط نمیخونیم و حفظ نمیکنیم، بلکه زندگی میکنیم، تجربه میکنیم، باهم میسازیم، باهم اشتباه میکنیم و از هم یاد میگیریم. اینه که باعث میشه آموزش برامون زنده باشه، نه خشک و خستهکننده. چون یادگیری، فقط با تجربه جون میگیره؛ درست همونطوری که جان دیویی گفته.