نقد و بررسی فیلم باغ کیانوش
نقد و بررسی فیلم «باغ کیانوش»؛ موز، خلبان و ماجراجویی در باغی مرموز!
در دومین رقابت کافه فیلم رفتیم سراغ فیلمی که فقط یک بار فرصت دیدنش رو داشتیم!!!
چون درحال اکرانه و این کار رو خیلی سخت میکرد؛ یه سری از بچه ها توی سینما کاغذ و خودکار دستشون داشتن و هم زمان با تماشای فیلم نکته برداری میکردن و یه سری ها هم چهارچشمی فیلم رو تماشا میکردن که مبادا لحظه و پلانی رو از دست بدن.

وقتی موز میشود رؤیا!
فیلم «باغ کیانوش» یکی از متفاوتترین آثار سینمای ایران در سالهای اخیر است؛ فیلمی مخصوص نوجوانان اما با چاشنی نوستالژی برای بزرگترها. داستان از آنجا شروع میشود که گروهی از نوجوانان به دنبال تجربهای متفاوت وارد باغی میشوند که حالوهوایی عجیب و ماجراجویانه دارد. هدف؟ رسیدن به موز! اما ماجرا خیلی زود رنگ اکشن و درام به خود میگیرد…
در این مقاله قصد داریم نگاهی دقیقتر و نوجوانپسند به این فیلم داشته باشیم و بررسی کنیم که چرا «باغ کیانوش» با وجود کیفیت قابل قبولش، در گیشه مورد بیمهری قرار گرفت.حتماً تا انتهای این مطلب همراه ما باشید. در ادامه با این بخشها روبهرو خواهید شد:
1.خلاصه ای از داستان
2.موز، نماد رؤیای دستنیافتنی
3.فیلمی برای نوجوانان
4.ترکیب واقعیت و فانتزی
5.تکنیکهای فیلمبرداری خلاقانه
6.شخصیتپردازی
7.نورپردازی عجیب
8.چرا جشنواره فجر «باغ کیانوش» را نادیده گرفت؟
9.پیامهای پنهان فیلم
10.فیلمی برای پرده سینما، نه موبایل!
11.نتیجهگیری

1.خلاصه داستان «باغ کیانوش»: بین عروسی و موز، باغ را انتخاب کن!
داستان از جایی شروع میشود که دو جریان موازی شکل میگیرد:
یک طرف عروسی پسرعمو و طرف دیگر،گروهی از نوجوانانی که تا به حال موز ندیدهاند و حالا تصمیم گرفتهاند وارد باغ کیانوش شوند تا برای اولین بار طعم موز را بچشند. اما درست وسط این هیجان نوجوانانه، یک هواپیمای عراقی توسط پدافند ایران ساقط میشود و خلبان با چتر نجات وسط همان باغ فرود میآید! حالا دو گروه در برابر هم قرار میگیرند: یک خلبان نظامی و حرفهای، و نوجوانانی که فقط دنبال موز بودند…
2.موز، نماد رؤیای دستنیافتنی نوجوانها
شاید برای نسل امروز، موز چیز عجیبی نباشد. اما در دهه ۶۰، موز یک کالای لوکس به حساب میآمد. فیلم به خوبی این واقعیت تاریخی را با نمادپردازی جذاب به تصویر کشیده. برای مثال یکی از شخصیتها موز را بو میکشد و دیگری پوست موز را گاز میزند!
این سکانسها، طنز لطیفی دارند که هم باعث خنده میشود و هم تلخی دوران کمبود را یادآور میشود. برای نوجوانان امروز، موز در این فیلم تبدیل به نماد آرزو، کنجکاوی و خواستن چیزی فراتر از دسترسی عادی است.

3.فیلمی برای نوجوانان؛ اما چرا بزرگترها هم خوششان میآید؟
هرچند «باغ کیانوش» با محوریت نوجوانان ساخته شده، اما نکات زیادی برای مخاطب بزرگسال هم دارد. فضای فیلم مربوط به دهه ۶۰ است و نوستالژی آن زمان را زنده میکند. از نوع پوشش و موسیقی گرفته تا نحوه گفتوگوها، همه و همه حس آشنایی برای پدر و مادرها دارد.
این ترکیب دو نسلی باعث شده تا فیلم یک ارتباط بین نسلها برقرار کند و فرصتی باشد برای گفتگو بین بچهها و والدینشان درباره تفاوتها و شباهتهای دوران نوجوانیشان.
4.ترکیب واقعیت و فانتزی؛ انیمیشنهای بهجای فیلم
یکی از جذابترین بخشهای فیلم استفاده از جلوههای ویژه و انیمیشنهای فانتزی برای نشان دادن دنیای ذهنی نوجوانان است. مثلاً در صحنهای که یکی از بچهها دارد مسیر فرار را بررسی میکند، گوگل مپطور! مسیرها از بالا نمایش داده میشوند.
یا وقتی بچهها دارند نقشه فرار از باغ را طراحی میکنند، درختها به طور ناگهانی زنده میشوند، دست و پا درمیآورند و یکیشان حتی بچهها را تعقیب میکند! این سبک بصری، دنیای تخیلی نوجوانان را با واقعیت تلخ جنگ ترکیب کرده و باعث شده فیلم رنگی خاص به خود بگیرد.
5.تکنیکهای فیلمبرداری خلاقانه؛ از POV تا Camera Roll
در بخشهای فنی، فیلم «باغ کیانوش» حرفهایی برای گفتن دارد. یکی از تکنیکهای جالب استفادهشده، POV یا Point of View است. در اینجا، دوربین طوری تنظیم شده که حس کنیم از چشم شخصیتها داریم دنیا را میبینیم. این کار باعث میشود مخاطب نوجوان بیشتر با شخصیتها همذاتپنداری کند.
علاوه بر آن، استفاده از تکنیک Camera Roll یا چرخش ۱۸۰ درجه دوربین، در سکانس درگیری کیانوش با خلبان، حس چرخش وضعیت قدرت را بهخوبی منتقل کرده. انگار دنیا برای شخصیتها هم وارونه میشود.
6.شخصیتپردازی: خوب اما نه کامل
در فیلم، هر شخصیت یک ویژگی خاص دارد. یکی اهل حساب و کتاب و نقشهکشیدن است، یکی شجاعترین عضو گروه، و دوقلوهای بانمکی هم حضور دارند. اما چون تعداد شخصیتها زیاد است، فرصت کافی برای پرداخت کامل آنها وجود نداشته.
برای مثال، خیلی از مخاطبان بعد از فیلم نمیتوانستند اسم شخصیتها را به یاد بیاورند. این نشان میدهد که فیلم در انتقال کامل شخصیتپردازیها، کمی ضعف داشته است.
7.نورپردازی عجیب و شبهای روشن!
یکی از ایرادات واضح فیلم، استفاده از نور روز به جای شب در برخی سکانسهاست. در صحنههایی که قرار بوده شب باشد، نور مستقیم خورشید در چشم بازیگر دیده میشود و این باعث شده حس واقعگرایانه فضا از بین برود.
کارگردان و عوامل فنی گفتهاند این تصمیم گروهی بوده و بیشتر دلایل فنی داشته تا مالی. اما در هر صورت، این موضوع کمی از زیبایی و باورپذیری برخی سکانسها کم کرده است.
8.چرا جشنواره فجر «باغ کیانوش» را نادیده گرفت؟
با وجود همه تلاشها و کیفیت هنری فیلم، در جشنواره فجر فقط یک جایزه به «باغ کیانوش» تعلق گرفت؛ آن هم در بخش فنی. این در حالی است که فیلمهایی با محتوای سطحی و شوخیهای سخیف، فروشهای میلیاردی دارند.
بودجه این فیلم تنها ۲۸ میلیارد تومان بوده، که با توجه به استفاده از جلوههای ویژه و انیمیشن، بسیار منطقی و بهینه به نظر میرسد. در مقایسه، فیلمی مثل «زودپز» با بودجه سهبرابری (۷۵ میلیارد) ساخته شده و فروشی در حدود ۱۸۰ میلیارد داشته است!
«باغ کیانوش» فقط حدود ۷ میلیارد فروخته و در جایگاه بیستم جدول فروش قرار گرفته، در کنار فیلمهایی که هیچ تبلیغی نداشتهاند. این نشان میدهد که فضای اکران در سینمای ایران نیاز به بازنگری جدی دارد.
9.پیامهای پنهان فیلم: نوجوانان را جدی بگیریم!
یکی از نکات جالب در فیلم، پیامهای پنهانی است که به مخاطب منتقل میشود. برای مثال در سکانسی که نوجوانی وارد جشن عروسی میشود و داد میزند که منطقه در خطر بمباران است، هیچکس به او توجهی نمیکند.
این سکانس به ما میگوید: نوجوانان را باید جدی گرفت. صدای آنها را باید شنید، حتی اگر در ابتدا غیرمنطقی به نظر برسد. فیلم بهخوبی این مفهوم را با قصهای ماجراجویانه و پرانرژی به مخاطب منتقل میکند.
10.فیلمی برای پرده سینما، نه موبایل!
استاد قادری، یکی از منتقدان فیلم، گفته: «باغ کیانوش از آن فیلمهایی است که برای پرده سینما ساخته شده، نه برای موبایل!» این جمله کاملاً درست است. تصاویر، صداها و ماجراهای پرهیجان فیلم در سالن سینما معنا پیدا میکنند.
پیشنهاد میکنم اگر هنوز این فیلم را ندیدهاید، با خانواده به سینما بروید و از تماشای یکی از معدود فیلمهای نوجوانمحور ایرانی لذت ببرید.
11.نتیجهگیری: «باغ کیانوش»؛ فرصتی برای گفتوگوی نسلی
فیلم «باغ کیانوش» ترکیبی هوشمندانه از فانتزی، نوستالژی، ماجراجویی و پیامهای اجتماعی است. هرچند ضعفهایی مثل نورپردازی غیرمنطقی و پرداخت ناقص شخصیتها دارد، اما در مجموع اثری موفق برای نوجوانان بهشمار میرود.
به امید ساخت آثار بیشتر و بهتر در این ژانر مهجور.